مرد آچار فرانسه از پشت عینک من
Swiss Army Man
This is my personal opinion and I am not a professional film critic.
این نظر شخصی منه و من منتقد حرفه ای فیلم نیستم.
I think that according to evolution, the natural and involuntary reaction of the body when faced with the anxiety of death should be to increase sexual desire, because in this way we can spread our selfish genes and survive in the next generations. This is the reason why many people get an erection when they die, especially people who are executed with a gallows because they know that they will die in a few moments, so they suffer from death anxiety and as a result, death erection (English: Death erection). unconscious (ID or inner child) Hank, who was suppressed by the super-ego (masked Hank) and fade away, is found in the face of death as a lifeless corpse.
During the movie, we see the interactions and conflict between Id and Superego and we see how much Superego can hinder the happy life. We always wear masks so that others do not judge us with their masks. In fact, the film is a sarcasm and an allusion to culture and politeness. Isn't culture really a kind of mental infection that makes people sick? Don't we value culture and politeness too much? The film ironically shows that we can trust our instincts and feelings, which are the most intelligent algorithms developed (of course, before the unveiling of chatGPT) in many cases, just like a versatile Swiss Army knife, perhaps very simple and handy or It may be primitive, but it is very useful and vital in bottlenecks.
At the end of the film, it seems that Hank has finally found a balance between his id and his superego and is not too hard on himself and lets go of the flatulence. And in my opinion, this movie had nothing to do with death, it was more about life!
فکر میکنم بر اساس فرگشت باید واکنش طبیعی و ناخداگاه بدن در مواجه با اظطراب مرگ افزایش میل جنسی باشد چون به این طریق میتوانیم ژن های خودخواه خود را گسترش داده و در نسل های بعدی بقا پیدا کنیم. به همین دلیل است که بسیاری از افراد در هنگام مرگ دچار نعوظ می شوند مخصوصا افرادی که با تناب دار اعدام میشوند چون میدانند تا لحظاتی دیگر میمیرند پس بیشتر دچار اظطراب مرگ و در نتیجه نعوظ پس از مرگ (انگلیسی: Death erection) می شوند. ناخودآگاه (اید یا کودک درون) هنک که توسط سوپر ایگو (هنک نقاب دار) سرکوب و به محاق فرستاده شده بود در مواجه با مرگ همچون جنازه ای بی جان سرو کله اش پیدا میشود.
در طول فیلم کش مکش های بین اید و سوپر ایگو را شاهدیم و میبینیم که سوپر ایگو تا چه اندازه میتواند مانع زیست اصیل بشود. ما دائم نقاب میزنیم تا دیگران با نقاب هایشان مارا قضاوت نکنند. درواقع فیلم طعنه و کنایه ای به فرهنگ و ادب است. آیا فرهنگ نوعی عفونت ذهنی که انسان ها را بیمار کرده، نیست؟ آیا ما زیادی از حد برای فرهنگ و ادب ارزش قائل نیستیم؟ فیلم به شکلی کنایه آمیز نشان میدهد که ما میتوانیم به غرایز و احساسات خود که هوشمند ترین الگوریتم های تکامل یافته (البته تا قبل رونمایی از chatGPT) هستند در بسیاری از موارد اعتماد کنیم دقیقا مثل چاقوی سوئیسی همه کاره شاید خیلی ساده و دم دستی و بدوی باشه اما در تنگناها بسیار پرکاربرد و حیاتی است.
در انتهای فیلم، به نظر میرسد که هنک نهایتاً تعادل میان اید و سوپر ایگو خود را پیدا کرده و زیادی به خود سخت نمیگیرد و باد معده را رها میکند. و به نظر من این فیلم ربطی به مرگ نداشت، بیشتر درباره زندگی بود!